پيامبر اكرم (ص) :
“ مومن ، شوخ و لبخند بر دهان باشد و منافق بدخلق و گره بر ابرو .”
امروزه ضرب المثل ايراني “ خنده بر هر درد بي درمان دواست ” مصداق كاملا علمي پيدا كرده است . دانش پزشكي در قرن حاضر به وضوح مي داند اشخاصي كه اصطلاحا يك لب و هزار خنده گفته مي شوند ، نسبت به آنان كه به اصطلاح با خودشان نيز قهرند ! و نسبت به زندگي بدبين و عبوس هستند ، بسيار كمتر دچار بيماري هاي جسمي و رواني مي شوند .
به اين ترتيب هر عاملي كه شادابي را به انسان هديه كند ، در واقع به سلامتي جسم و روان او كمك كرده است . اما نكته بسيار مهمي كه دانش طب به بشر آموخته است ، اين مطلب است كه شادابي و افسردگي انسان پيش از آنكه تحت كنترل اراده او باشد ، زير فرمان تغييرات مواد شيمايي در سلسله اعصاب مركزي انسان است و ما اين مطلب را در ادامه مباحث “ 40 نكته پيرامون نماز ” از جمله مبحث “ تعادل ناقلهاي عصبي ” روشن تر خواهيم كرد .
عملي براي شكستن كمر شيطان
معيار اصلي نماز است. نماز بالاترين ذكر، شيرينترين ذكر و برترين چيز است. همه چيز تابع نماز است. بايد سعي شود اين نماز درست به جاد آورده شود. سجده طولاني از عباداتي است كه كمر شيطان را ميشكند، اما كسي كه سجده طولاني انجام ميدهد بايد مواظب باشد كه مرتكب ريا نشود. بعد از سجده بايد جلوي آيينه بايستد و ببيند آيا جاي مهر در پيشانياش نقش بسته است يا نه، اگر نقش بسته بود، مقداري بمالد تا به صفت رذيله ريا مبتلا نشود.معصيت، روح را مكدر ميكند، و نورانيت دل را ميبرد و درهنگام خود نماز نيز انسان بايد زنجير و سيمي دور خود بكشد تا غير خدا داخل نشود، يعني فكرش را از غير خدا منصرف كند و توجهش با غير خدا مشغول نشود و اگر به طور غير اختياري توجهش به جايي جلب شد به محض التفات پيداكردن بايد قلبش را از غير خدا منصرف كند.
نماز نيز يكي از همان اكسيرهاست كه به فرمودهي اولياي دين قربان و معراج است يعني بال پرواز و ترقي. و آنچه گفته آمد همه براي اين بود كه عرض گردد نماز بهترين و تضمينيترين ذكر و ختم و رمز براي ترقي و رسيدن به آرزوها و پر كشيدن به اوج آسمانهاست. اما نه ظاهر نماز و نه الفاظ آن، بل روح و معناي آن، كه داستان نماز و روحش همان داستان آب و اسم آب است
چگونه نمازمان شيرين شود تا از خواندن نماز لذت ببريم؟؟؟
روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود و مجنون بدون اين كه متوجه شود از بين او و مُهرش عبور كرد.
مرد نمازش را قطع كرد و داد زد هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي.
مجنون به خود آمد و گفت: من كه عاشق ليلي هستم تو را نديدم، تو كه عاشق خداي ليلي هستي چگونه ديدي كه من بين تو و خدايت فاصله انداختم؟
نماز موضوعي است كه متديان، بسيار با آن سر و كار دارند اما مواجههي افراد مختلف با آن متفاوت است. نماز براي بسياري دغدغه است اما دغدغهاي آزار دهنده كه تا پايان وقت با آنهاست و در آن لحظات پاياني كه آن را به جا ميآورند گويا كه بار بزرگي را از دوش برداشتهاند.
گروه ديگري نيز به نماز عادت كردهاند و چندان ارتباطي با آن نداشته و هيچ دغدغهاي برايشان ندارد و از سر عادت دير يا زود آن را به جا ميآورند.
اما در اين ميان هستند افرادي كه نماز جور ديگري برايشان دغدغه است. اين افراد توانستهاند ارتباطي با آن برقرار كنند و دغدغه آنها اين است كه آن را به نحو صحيحي به جاي آورند.
چگونه نماز براي انسان شيرين ميشود؟
نماز عبادتي كه در ابتداي راه، نياز به تمرين دارد تا عادت شده و مشقت آن هموار شود. از اين روست كه آموزههاي تربيتي دين، گوياي اين است كه كودكان از هفت سالگي به نماز فرا خوانده شوند تا كم كم با آن خو بگيرند. اما قدم بعد، ستيز با عادت شدن آن است. و تمام مشكل اينجاست كه يا نماز براي افراد عادت نمي شود و يا تبديل به عادت ميگردد.
عادت نكردن افراد به نماز در ابتداي سنين تكليف موجب كسالت و مشقت براي آنان در سنين بالاتر شده و باقي ماندن در عادت موجب عدم ارتباط با آن ميگردد. اما نمازي كه "قربانُ كلِ تقي" است و "معراج مومن" است، فراتر از تكرار واژهها و انجام منظم حركات است.
از قديم انسانها دنبال جادو، ذكر، ختم، رمز و كيميا بودهاند تا يكباره ترقي كنند. امروز هم كم نيستند افرادي كه ذكر ميدهند و آدمهايي كه دنبال آن هستند و خود شما نيز قطعا نمونههاي ديني آن را تجربه كردهايد. حتي منابع اسلامي نيز پر است از اين دست ختوم و اذكار. اما كماند افرادي كه با اين روشها گرهاي گشوده باشند حتي با شيوههاي ديني. اما چرا؟
علت عدم تأثير عمده اين موارد، عدم ارتباط با معناست. چرا كه الفاظ منشاء اثر نيستند و آنچه سيراب ميكند خود آب است نه اسم آن. گذشته از اينكه بسياري از موارد غير ديني آن شيوهها، تهي از معنا هستند.
قبل از نماز هميشه به خود توجه دهد كه ميخواهد در پيشگاه خداي بزرگي بايستد كه او را ميبيند و فراتر از آن، كسي است كه او را و همه عالم را آفريده و هستي به دست اوست و شنوا و دانا و مهربان است
نماز نيز يكي از همان اكسيرهاست كه به فرمودهي اولياي دين قربان و معراج است يعني بال پرواز و ترقي. و آنچه گفته آمد همه براي اين بود كه عرض گردد نماز بهترين و تضمينيترين ذكر و ختم و رمز براي ترقي و رسيدن به آرزوها و پر كشيدن به اوج آسمانهاست. اما نه ظاهر نماز و نه الفاظ آن، بل روح و معناي آن، كه داستان نماز و روحش همان داستان آب و اسم آب است.
اما تنها راه عادت كردن به نماز و عادي نشدن نماز؛ تنها و تنها با توجه به آن و گذشتن از ظاهر آن و رسيدن به معنا و ارتباط با روح آن است كه در تعابير ديگر به اين توجه حضور قلب نيز گفته ميشود.
براي دست يابي به حضور قلب بايد به نماز اهميت داد. از وقت نماز گرفته تا مقدمات و اعمال و اذكار آن. بنابر اين بهتر است نمازگزار موارد زير را مراعات كند:
1- اهتمام به نماز اول وقت داشته و سعي كند دغدغهاش اين باشد كه تا اذان گفته شد هر جا كه هست در پي خواندن نمازش رود.
2- قبل از نماز حتما اذان و اقامه را بگويد و خود را براي نماز مهيا كرده و ذهنش را از امور روزمره و مشغلههاي زندگي خالي كند.
3- قبل از نماز هميشه به خود توجه دهد كه ميخواهد در پيشگاه خداي بزرگي بايستد كه او را ميبيند و فراتر از آن، كسي است كه او را و همه عالم را آفريده و هستي به دست اوست و شنوا و دانا و مهربان است.
4- حتما معناي اذكار نماز و آياتي كه در آن تلاوت ميكند را بداند و توجه داشته باشد كه دارد با خداي خود صحبت ميكند.
5- بعد از نماز حتما چند دقيقهاي بنشيند و ارتباط خود را ادامه دهد و در آن بينديشد.
- ۶۲۸ بازديد
- ۰ نظر